داستان و رمان فرانسه
Autoportrait au radiateur
کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تا کنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته ودر کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می دهند. برای او تجربه های ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانه است. بوبن بیش از آن که به مضامین و کلمات اهمیت دهد، به آوا و لحن کلام می پردازد؛ با این حال نوشته های او سرشار از اندیشه اند. اندیشه ای که از زندگی عاشقانه اش و از عشقش به زندگی سرچشمه می گیرد. برای بوبن نوشتن، سراییدنِ آواهاست.
Caligula suivi de le Malentendu
دور و بر من هرچه هست دروغ است و من می خواهم که مردم با راستی زندگی کنند. وسیله اش را هم دارم تا آنها را وادارم که با راستی زندگی کنند، چون می دانم که آنها چه ندارند. آنها معرفت ندارند. معلمی می خواهند که بداند چه می گوید… در سرتاسر امپراتوریِ روم تنها کسی که آزاد است منم. بروید و به روم اعلام کنید که عاقبت به موهبتِ آزادی رسیده است و با این آزادی آزمون بزرگی آغاز می شود.
Cupidon a des ailes en carton
Le nouveau roman de l'auteur star Raphaelle Giordano, apres le phenomene Ta deuxieme vie commence quand tu comprends que tu n'en as qu'une et Le jour ou les lions mangeront de la salade verte. Meredith aime Antoine. Eperdument. Mais elle n'est pas prete
D'un château l'autre
کتاب شرح سه دوره «قصرنشینی» سلین است، اول «زیگمارینگن» کاخ دودمان شهریاران نیمهافسانهای هوهنتزولرن که منتهی اینک آخرین پناهگاه همه پسماندههای توفان جنگ دوم جهانی شده است. پایانهای که در آن زندگی هر روزه به ساعت شماری فرا رسیدن به قول سلین، زمان، پخپخ میگذرد.
Du cote de chez Swann - A la recherche du temps perdu Tome 1
درجستجوی زمان ازدست رفته عنوان رمانی 7 جلدی است از نویسندهی فرانسوی، مارسل پروست. نویسنده این رمان را در سالهای 1908 تا 1922نوشت و از سال 1913 تا 1927 منتشر کرد. سه جلد آخر این رمان پس از مرگ او منتشر شد. .
Easy French Reader Premium 3rd Edition
Entretiens avec le Professeur Y
افت فروش کتاب بحرانی جدی است که گریبان کتاب فروشی ها را گرفته ،مبادا حتی یک صفر از این تیراژه های دروغین 100000 و 40000 نسخه ای را باور کنید!حتی 400 تایی را!...این تنها خدعه ای ست برای جلب ساده لوحان!افسوس!زنهار!...فقط داستان های عاشقانه و داستان هایی که تو این مایه هاست...که فروششان خیلی بدک نیست!... و البته تا حدودی هم داستان های دنباله دار...ومجموعه داستان های پلیسی...راستش،کتاب دیگر خریدار ندارد...دوره زمانه بدی شده!...سینما،تلویزیون،لوازم خانگی،اسکوترها،اتومبیل های 2،4،6،اسب بخار،به فروش سخت زیان رسانده اند...و تازه،کالاهای قسطی هم هستند.تصورش را بکنید !و تعطیلات آخر هفته!...وآن تعطیلات دلپذیر دو ماه یکبار،سه ماه یکبار!...و سفرهای دریایی دل انگیز!...درود بر شما ای خانواده های کم در آمد!...این بدهی ها را ببینید!...دیگر یک پاپاسی هم نمانده!...پس امکان خرید کتاب نیست!...یک کاروان چطور؟...هنوز هم این امکان نیست!
Et Apres...
ناتان در هشت سالگی وارد تونل نورانی مرگ مغزی شد؛ برای نجات دختر بچهای در آب دریاچه شیرجه زد و غرق شد. ایست قلبی، مرگ بالینی، و سپس بر خلاف انتظار دوباره زندگی را از سر گرفت. بییست سال بعد، ناتان یکی از وکلای مشهور نیویورک شد. او این ماجرای تلخ را فراموش کرد. حتی آخر سر با دختر دریاچه ازدواج کرد؛ مالوری، زنی که عاشقانه دوستش داشت،؛ اما ترش کرده بود و ناتان هنوز مثل روزهای اول دلتنگش میشد. ناتان نمیدانست کسانی که از آن دنیا برمیگردند، دیگر مثل سابق نیستند. امروز که او فردی موفق، مشهور و ثروتمند است زمانش فرا رسیده که بداند چرا به این دنیا برگشته است... .
Etranger
این رمان به ظاهر ساده است. و این را کامو به شدت احساس کرده است: یک «اضطراب» در تمام طول کتاب وجود دارد، حتی در لحظاتی که احساس می شود همه چیز دارد راحت می گذرد، خواننده کنجکاو می شود و وادار می شود در مورد تردیدهایش از خود سؤال کند.انگار نویسنده خواسته است به او یادآوری کند که در این جا چیزی رازآمیز وجود دارد که باید کشف شود.
Geai
« Geai était morte depuis deux mille trois cent quarante-deux jours quand elle commença à sourire. Ce sourire, au début, personne pour le voir. Que deviennent les choses que personne ne voit ? Elles grandissent. Tout ce qui grandit grandit dans l'invisible et prend, avec le temps, de plus en plus de force, de plus en plus de place. Donc le sourire de Geai, noyée depuis deux mille trois cent quarante-deux jours dans le lac de Saint-Sixte, en Isère, commença à donner de plus en plus de lumière. » Fermer Geai