رمان داستانی
کتاب Around the World in Eighty Days by Jules Verne پارچه ای
کتاب Madame Bovary by Gustave Flaubert
بوواری یکی از شاخص ترین چهره های ادبیات همه ی دوران هاست. سرگذشت پر تبو تاب و سرنوشت رقت انگیز او، با دقت و عمقی که فلوبر ترسیم میکند ، او را از جایگاه یک زن جاه طلب سیری ناپذیر شهرستانی بالا می کشد و به سطح شخصیت های سترگ اساطیر، تراژدی و تاریخ می برد . هنر فلوبر و تاثیر عمیق او بر ادبیات مدرن از همین تلفیق تناقص آمیز ناشی میشود: بیان به شدت واقع گرایانه ،«سرد » و «پزشک» وار از وضعیت های خطیر که تا پیش از اوعادت داشتیم آن ها را در تراژدی ها و منظومه های حماسی بخوانیم...
Sea Stories by Willam H.McRaven
ویلیام اچ مک ریون در کتاب «داستانهای دریا» که بلافاصله جزء پرفروشهای نیویورک تایمز شد، ماجراجوییهای مبهوتکنندهی خود در یگان ویژهی نیروی دریایی و فرماندهی نیروهای عملیات ویژهی امریکا را بازگو میکند.
کتاب A Little Life by Hanya Yanagihara
1Q84 by Haruki Murakami
Stephen King 11/22/63
کتاب The Autumn of the Patriarch by Gabriel Garcia Marquez
The Hundred Year Old Man Who Climbed Out of the Window and Disappeared - The Hundred Year Old Man 1
«ترکیبی مدرن از فیلمی جاده ای و رمانی پیکارسک. لذتی بزرگ برای خواندن» ؛ رادیوی فرهنگی ان د ار کولتور «کاملا دیوانه وار، داستانی به شدت خنده دار»؛ روزنامه ی افتن بلادت«داستانی است که با هر عمل و هر کلمه می چرخد. زبان داستان زیرکانه و به طرز اعجاب آوری متفاوت است»؛ روزنامه ی نریکا آلهاندا «پدیده ای جدید در جهان... لبریز از طنز»؛ روزنامه ی ال موندو «کمدی پویا»؛روزنامه ی فیگارو « به شدت دلربا، داستانی که با سادگی شادمانه ای تعریف می شود.»؛
The Hate You Give
کتاب In Search of Lost Time: Volume 3: The Guermantes Way
کتاب Where the Crawdads Sing by Delia Owens شومیز
The Chronicles of Narnia
شاید راز ماندگاری این اثر، که هم اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیس محسوب می شود، وجود پیوند ناپیدای زمان، مکان و حوادث داستان است. سی.اس.لوئیس در سال 1898 به دنیا آمد. او نویسنده ی سه گانه ی معروف ارباب حلقه ها، بود. لوئیس علاقه مند به داستان های پریان و افسانه های کهن بود و قصه های مشهور او شیر، ساحره و کمد لباس است. در بخشی از داستان "درِ عوضی" آمده: " او در یكی از خانه هایی زندگی می كرد كه كنار هم قطار شده و همه به هم چسبیده بودند. ... صورت پسرك غریبه خیلی چرك بود. اگر اول دست هایش را به خاك می مالید و آنها را به صورتش می كشید، بعد گریه ی مفصلی می كرد و بعد هم با همان دست ها صورتش را پاك می كرد، باز هم به آن چركی نمی شد. راستش انگار همین كار را هم كرده بود... "