رمان فانتزی
Kafka on the Shore سخت
کتاب « کافکا در کرانه» نوشته هاروکي موراکامي ( -1949)، نويسنده مشهور ژاپني است که آثارش تاکنون به سي و چهار زبان ترجمه شده و جوايز بي شماري را دريافت کرده است. کازوئو ايشيگورو معتقد است موراکامي در ادبيات ژاپن يکه و ممتاز است. «جان ايروينگ» جايي گفته: «موراکامي خوانندگانش را با معتادان به هرويين مقايسه ميکند و اين شايد اين يکي از دلايلي است که او مدام جنس خالصتر ارائه ميکند.» سالهاست علاقهمندان «موراکامي» بهخصوص کتابخوانان انگليسي، منتظر اعطاي جايزه نوبل به او هستند.
The Silmarillion by J. R. R. Tolkien
جي ار ار تالکين John Ronald Reuel Tolkien يکي از نويسندگان و زبانشناسان بريتانيايي است که اثار مشهور و معروف هابيت The Hobbit و سه گانه ارباب حلقه ها The Lord of the Rings از آن اوست. سه گوهر به نام سيلمارين Silmarillion توسط ماهرترين الف ها Elves ساخته شدند.
The Alchemist by Paulo Coelho
کتاب The Titans Curse Percy Jackson and the Olympians Book 3
The Night Circus by Erin Morgenstern
دو شعبده باز کهنه کار که از دیرباز با یکدیگر رقابت داشته اند مارک و سلیا شاگردان دست پرورده شان را برای رقابت در سیرکی که فقط از غروب تا طلوع خورشید باز است آماده میکنند رقابت بین این دو آغاز میشود و هریک میکوشد با برپایی چادرهای شگفت انگیز و خیره کننده بر رقیبش چیره شود اما این رقابت به جایی کشیده میشود که این دو استاد کارکشته هرگز احتمالش را نمیدادند و شاگردان آنها خیلی دیر میفهمند که شکست چه هزینه ی گزافی به همراه دارد سیرک شبانه داستانی جادویی خیال انگیز و عاشقانه است که خطوط بین واقعیت و تخیل را تار میکند و دنیایی را می آفرینند که در آن غیر ممکن ممکن میشود چهره ها تغییر میکنند گذشت زمان کندتر میشود و یک مرد میتواند سایه ای نداشته باشد
Harry Potter and the Cursed Child - Parts One and Two - Harry Potter 8
The Chronicles of Narnia
شاید راز ماندگاری این اثر، که هم اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیس محسوب می شود، وجود پیوند ناپیدای زمان، مکان و حوادث داستان است. سی.اس.لوئیس در سال 1898 به دنیا آمد. او نویسنده ی سه گانه ی معروف ارباب حلقه ها، بود. لوئیس علاقه مند به داستان های پریان و افسانه های کهن بود و قصه های مشهور او شیر، ساحره و کمد لباس است. در بخشی از داستان "درِ عوضی" آمده: " او در یكی از خانه هایی زندگی می كرد كه كنار هم قطار شده و همه به هم چسبیده بودند. ... صورت پسرك غریبه خیلی چرك بود. اگر اول دست هایش را به خاك می مالید و آنها را به صورتش می كشید، بعد گریه ی مفصلی می كرد و بعد هم با همان دست ها صورتش را پاك می كرد، باز هم به آن چركی نمی شد. راستش انگار همین كار را هم كرده بود... "