داستانهای سطح بندی انگلیسی
اگر به یادگیری هرچه بهتر زبان انگلیسی در جهت مسلط شدن به آن علاقهمند هستید و یا دوست دارید بیشتر زمان خود را به مطالعه و خواندن متون انگلیسی اختصاص دهید، داستانهای کوتاه انگلیسی بهترین گزینه برای شماست. بسیاری از افرادی که با زبان انگلیسی آشنا هستند و تا حدودی بر آن تسلط دارند از این موضوع که یک داستان بلند و یا رمان انگلیسی را نمیتوانند تا پایان بخوانند و آن را به اتمام برسانند، بسیار هراس دارند. به این افراد مطالعه و خواندن داستانهای کوتاه انگلیسی به شدت پیشنهاد میشود. فروشگاه اینترنتی اٌکتاب (اوکتاب)برای شما زبانآموزان و علاقهمندان به زبان انگلیسی، مجموعه کتابهای آموزشی و داستانی را گردآوری کرده است که با تهیه و مطالعه آنها به راحتی میتوانید توانایی مطالعه داستانهای بلند انگلیسی را در خود پیدا کنید. برای یادگیری هرچه بهتر زبان انگلیسی اگر هر روز زمانی را برای مطالعه قواعد و گرامرها و داستانهای کوتاه اختصاص دهید، بدون شک بعد از مدتی بسیار پیشرفت خواهید داشت.
Diary of a Wimpy Kid - Hard Luck
Diary of a Wimpy Kid - Hard Luck
گرگ هفلی چیز بزرگی را از دست داده است. بهترین دوستش را ولی جفرسن او را ول کرده و با کسی دیگر دوست داشته است. گرگ برای تغییر این وضعیت دست به دامن شانس و اقبال میشود. آیا توپهای جادویی اش همه چیز را درست میکند یا این که گرگ بیچاره این بار هم به بدشانسی از نوع خفن دچار شده است؟
Diary of a Wimpy Kid - The Last Straw
میدانید اول هر سال با یک فهرست پر و پیمان از راه حل هایی که باعث میشود آدم بهتری باشید چه باید بکنید؟ خب مشکل این است که برایم خیلی راحت نیست که به راه حل هایی برای بهتر بودن فکر کنم چون خودم یکی از بهترین آدمهایی هستم که میشناسم. اما پدرش این طور فکر نمیکند. او میخواهد که گرگ دست از روشهای چلمنی اش بردارد جدی شود و شروع کند به کارهای مردانه کردن و وقتی تهدید میکند که گرگ را میفرستد مدرسه ی نظام گرگ دوزاریش میفاتد که یا باید رفتارش را اصلاح کند، یا این که بار و بندیلش را برای رفتن به مدرسه ی نظام ببندد.
Diary Of A Wimpy Kid - a novel in cartoons
Diary Of A Wimpy Kid - a novel in cartoons
بگذارید همین جا همین حالا تکلیفم را با شما روشن کنم: این چیزی که می نویسم دفترچه خاطرات نیست، "شرح حال" است. تازه همین هم فکر مامان بود، نه فکر من! اما اگر او فکر میکند که قرار است من این جا از "احساساتم" یا همچین چیزهایی بنویسم، فقط به این خاطر بود که به این نتیجه رسیده ام که وقتی بزرگ و پول دار و مشهور شدم، این شرح حال به دردم میخورد. اما حالا توی مدرسه بین دوتا خنگ گیر افتاده ام. امروز اولین روز مدرسه است، برای همین برای وقت گذرانی شروع کردم توی این دفترچه چیز نوشتن. شما هم اگر فکر کرده اید که توی این دفترچه هی می خوانید "دفترچه خاطرات عزیزم" یا "دفترچه خاطرات محبوبم" کور خوانده اید!
Diary of a Wimpy Kid - The Ugly Truth
Diary of a Wimpy Kid - The Ugly Truth
Diary of a Wimpy Kid - The Third Wheel
Diary of a Wimpy Kid - The Third Wheel
شور و هیجان همه جا را فرا گرفته است! این بار چه بلاهایی قرار است سر گرگ هفلی طفلکی ما بیاید!؟ جشن مدرسه در راه است و این ماجرا کل زندگی و کارو بار گرگ را به هم ریخته، گرگ دنبال کسی می گردد که با او به جشن برود. این بار هم قرار است دوستش، راولی، کمکش کند، اما آیا می کند!؟ سرانجام گرگ یک نفر را پیدا میکند، اما از قدیم گفته اند یک سیب را که به هوا بیندازی، هزار تا چرخ میخورد...
Diary Of A Wimpy Kid - Rodrick Rules
Diary Of A Wimpy Kid - Rodrick Rules
یادتان می آید که میگفتم می ترسم یک آدم مزخرفی مچم رابا این کتابچه و نوشته ی مسخره ی روی جلدش بگیرد و چه فکرها که در موردم نکند!؟ خوب بالاخره امروز همین بلا سرم آمد. حالا که رودریک، برادرم، میداند که دوباره دارم شرح حالم را مینویسم، بهتر است آن را هفت سوراخ قایم کنم. رودریک کتابچه ی شرح حال قبلی ام را پیدا کرده بود . . اما بگذریم. حتی بدون دردسرهای رودریک هم تابستانم مزخرف بود. هر کاری میکنید بکنید، اما از من نپرسید که تابستانم را چطور گذراندم، چون به هیچ وجه من الوجوه حاضر نیستم در موردش حرف بزنم!
کتاب Wrecking Ball Diary of a Wimpy Kid Book 14 by Jeff Kinney
Diary of a Wimpy - Kid Dog Days
من دوست دارم تعطیلات تابستانم را این طوری بگذرانم، چراغ ها را خاموش کنم، پرده ها را بکشم، جلوی تلویزیون بنشینم و پلی استیشن بازی کنم! از بخت لاکردار من، برداشت مامان از یک تعطیلات تابستانی خوب صد و هشتاد درجه با برداشت من فرق دارد. مامان گرگ تصویری از "کنار هم بودن خانواده" در ذهن دارد که چندان جالب به نظر نمی رسد. اما چیز کاملا جدیدی به خانواده ی هفلی دارد اضافه میشود که باید با آن حسابی دست و پنجه نرم کرد. انگار گرگ دیگر از سکه افتاده است. اوضاع حسابی خراب است..