By the River Piedra I Sat Down and Wept by Paulo Coelho
«کنار رودخانه پيدرا نشستم وگريه کردم» داستان دختري است که بعد از سالها معشوقه دوران کودکي خود را پيدا ميکند اما او دچار تغييرات زيادي شده و خود را درگير جلسات و مراسم هايي در مورد مادر طبيعت و مذهب کرده است. در بخشي از کتاب مي خوانيم: «کنار رودخانه پيدرا نشستم و گريه کردم. هواي زمستاني اشک هاي روي گونه هايم را سرد کرد و اشکهايم در آب هاي سردي که از کنارم مي گذشتند، جاري شد. در جايي، اين رودخانه به رودخانه ي ديگري مي پيوندد تا سرانجام دور از قلب و چشم من، همه شان به دريا بريزند. باشد که اشک هاي من تا دور دست بروند تا عشق من هيچ گاه در نيابد روزي براي او گريستم. باشد که اشک هاي من تا دور دست بروند تا من بتوانم رودخانه پيدرا و همه آنچه را که روزي در کنار هم داشتيم فراموش کنم. بايد جاده ها، کوه ها و دشتهاي روياهايم را فراموش کنم. روياهايي که هيچ گاه به حقيقت نمي پيوندند. او گفت: زندگي کن. يادآوري خاطرات کار افراد مسن است».
By the River Piedra I Sat Down and Wept by Paulo Coelho
ویژگی ها | |
---|---|
نوبت چاپ: | چاپ اول |
تعداد صفحات: | 204 صفحه |
شابک: | 9780007214716 |
ناشر: | Harpercollins |
نویسنده: | Paulo Coelho |
کتاب | |
قطع: | جيبي |