Everything Everything by Nicola Yoon
بيماري من بسيار نادر ولي معروفه. در واقع من به کل دنيا حساسيت دارم. من خونه رو ترک نميکنم، در 17 سال گذشته اينکار رو نکرده ام. تنها انسان هايي که ديده ام مادرم و پرستارم Carla هستند. اما يک روز يک ماشين به سمت منزل ما اومد، و براي اولين بار اونجا ديدمش. قد بلند بود، با تيشرت و شلوار جين مشکي و کفش هاي مشکي با يه کلاه مشکي که موهاشو کاملا پوشونده بود. متوجه شد که بهش زل زده ام و اونم به من خير شده. اين آدم اولين شخصيه که من بعد از 17 سال ديدم و حالا نميتونم ازش چشم بردارم. اسمش Olly بود. شايد نميشه آينده رو پيش بيني کرد. اما ميشه خيلي چيزها رو به وضوح ديد. مثلا، من حتما قراره عاشق اين پسره Olly بشم. و حتما قراره که براش يه مصيبت واقعي باشم...حتما اثري که شما را به دو لبه خنده، گريه و هر آنچه بين اين دو است خواهد برد. رماني که به اين زودي ها فراموش نخواهيد کرد... فيلمي هم با همين نام از اين رمان موفق ساخته شده است
Everything Everything by Nicola Yoon
ویژگی ها | |
---|---|
نوبت چاپ: | چاپ اول |
تعداد صفحات: | 352 صفحه |
شابک: | 9780553496673 |
ناشر: | Ember |
نویسنده: | Nicola Yoon |
کتاب | |
قطع: | رقعي |