Havvanın UC Kızı
الیف شافاک در کتاب سه دختران حوا، داستان جذاب و خواندنی سه دختر با نامهای پری، مونا و شیرین را روایت میکند که با روحیات و افکار متفاوت از نقاط مختلف خاورمیانه هنگام تحصیل در دانشگاه آکسفورد با هم آشنا میشوند.
این داستان از زبان راوی سوم شخص روایت میشود و پری نقش اصلی داستان را ایفا میکند که بر سر دو راهی و جدال باورها و اعتقاداتش با عشق قرار گرفته است و نمیداند چطور راه درست را انتخاب کند. در مقابل، شیرین مهاجر ایرانیتباری است که روحیهای ماجراجویانه و گرایش سیری ناپذیر به مباحث سیاسی و اجتماعی دارد و همین موضوع موجب ایجاد فراز و فرودهای متفاوتی در ماجراهای دانشگاه آکسفورد میشود. مونا در ضلع سوم این ماجرا قرار دارد، دختری است امریکایی اما با اصالت مصری و محجبه که بر دفاع و حمایت از عقاید فمینیسم پافشاری میکند.
کتاب سه دختران حوا (Three Daughters of Eve) به واکاوی جنبههای مختلف روانشناختی و جامعهشناختی زندگی این سه دختر میپردازد. نویسنده قصۀ آنها را در استانبول و آکسفورد پیش میبرد و با این که زمان آن از عصر تا نیمهشب یک میهمانی در شهر استانبول اتفاق میافتد، اما رفت و برگشتهای مکرر بین گذشته و حال، ماجرا را بسط داده و توضیحات تکمیلی در خصوص وقایع و شخصیتها به شما ارائه میدهد که طیفی از سال 1980 تا 2016 میلادی را دربرمیگیرد.
همزیستی این سه دختر مسلمان که گاه در روایت داستان عناوین گناهکار، معتقد و مردّد به آنها اطلاق میگردد، توسط یکی از استادان دانشگاه به نام پروفسور آزور برنامهریزی میشود و هدف او درک و پذیرش نظرات و عقاید مخالف است که هر کدام از این دخترها بر اساس ویژگیها و روحیات خود با این قضیه برخورد میکنند.
الیف شافاک (Elif Shafak) برخلاف رمان معروف و پرفروشش به نام «ملت عشق» که روایتی تاریخی دارد، این رمان را در زمان حال روایت میکند و داستان درخواست زنان برای یافتن هویت، عشق و استقلال در زندگی واقعی را به رشته تحریر درآورده است.
گذر روزگار، همواره موضوعات مختلف تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و... دو کشور ایران و ترکیه را به یکدیگر پیوند داده. در سالهای اخیر تقابل سنت و مدرنیته هم در دستهی همین موضوعات قرار گرفته است که در حوزه ادبیات این دو کشور نیز رسوخ کرده. نقاط مشترک بین فرهنگ این دو کشور در آثار الیف شافاک به وضوح مشهود و در دسترس است تا جایی که گاه فراموش خواهید کرد که نویسندهی این داستان فردی غیر ایرانی است.
در بخشی از داستان، هنگامی که پری به چیدن وسایل و کتابها در اتاق جدیدش مشغول است، میبینید که یکی از این کتابها بوف کور اثر صادق هدایت است. در جای دیگر وقتی نویسنده به توصیف اتاق شیرین در خوابگاه میپردازد نشان میدهد که عکس بزرگ یک شاعر برجسته ایرانی به نام فروغ فرخزاد و قابی طلایی کپی یکی از مینیاتورهای ایرانی روی دیوار اتاق قرار دارد.
منتقدان بر این باورند حوادثی که در طول این داستان رقم میخورد با اتفاقات و فرهنگ کشور ترکیه که همیشه با تضادها و تناقضات فرهنگی همراه بوده نزدیکی زیادی دارد و همین موضوع جذابیت داستان را دوچندان میکند.
ادبیات ترکیه شهرتش را مدیون رمانهای پرفروش «الیف شافاک»، زن محبوب این روزهای بازار نشر و ادبیات است که در شناساندن ادبیات ترکیه به مخاطبان جهانی نقش انکارناپذیری دارد. وی همچنین جوایز متعددی را نیز دریافت کرده است.
در بخشی از کتاب سه دختران حوا میخوانیم:
ادوارد هر روز صبح زود هنگامی که هوا هنوز کاملاً روشن نشده بود، برای پیادهروی از خانه بیرون میرفت. او طول مسیری طولانی که حدوداً شامل پنج تا هفت کیلومتر میشد را با پاهای پیاده طی میکرد؛ از میان راه عبورهایی که بخش عظیمی از تاریخ آکسفورد را در برمیگرفتند، زمینهای جنگلی و پردرختی که روزگارشان به دوران کهن باز میگشت و از کنار مزرعههای همواری که پیکرشان را در دو طرف گذرگاهها گسترانیده بودند، گذر میکرد.
او معتقد بود که اگر کسی با اراده و نیّتی نیک و سنجیده در طبیعت و هوای باز قدم بزند، و در عین حال هیچگونه مقصدی خاص در سر نداشته باشد، قوّهی حافظه و فهم و درک او به طرز چشمگیری ارتقاء پیدا میکند. اگر پرفسور ادوارد در همهِ عمرش یک اعتقاد راسخ و تزلزل ناپذیر داشته است، آن اعتقاد این بوده است که ذهن آدمی درست همانند یک آفتاب پرست است؛ بنابراین حتّا این توانایی را دارد که خودش را با شرم فضاحت و رسوایی هم وفق داده و سازگار کند.
او به وسیله تأمّل و ژرفاندیشی و گمانه زنی به این باور نرسیده بود، بلکه این باوری بود که از تجربهی شخصی او نشأت میگرفت. او باری به شدّت خجالت زده و شرمسار شده بود. او سیه رو و رسوا شده بود. اگر آن زمانی که او به عنوان جوانی با اعتماد به نفس و بلند پرواز داشت پلّههای ترّقی را هم در زمینهی تحصیل و هم در زمینهی مقام و رتبهی اجتماعی میپیمود، به او میگفت که او روزی از عرش آسمان به زیر فرش سقوط خواهد کرد فقط به این دلیل که او بیش از حد به خورشید نزدیک شده است احتمالاً باور این واقعیت برایش امکانپذیر نمیبود.
در حقیقت، احتمالاً این پرفسور جوانتر و پایبند به اصول و عقاید میگفت که بهتر است بمیرد، تا با چنین بیآبرویی و ننگی به زندگی کردن ادامه بدهد. اکنون از آن ننگ و رسوایی بیشتر از یک دهه میگذشت، امّا ادوارد هنوز زنده، پابرجا و از درون کاملاً پر شور و انرژی بود.
Havvanın UC Kızı
کتاب | |
---|---|
تعداد صفحه: | 418 |
زبان کتاب: | ترکی استانبولی |
شابک/ISBN: | 9786050935370 |
قطع: | رقعی |
ناشر: | Dogan Kirap |
نوع جلد: | شومیز |
نوع کاغذ : | بالک |
نویسنده/نویسندگان: | Elif Safak |
نظرات کاربران درباره Havvanın UC Kızı
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد Havvanın UC Kızı نظر می دهد.