کتاب شور زندگی، رمانی نوشته ی ایروینگ استون است که نخستین بار در سال 1934 وارد بازار نشر شد. این کتاب از همان بدو انتشار به موفقیت های بسیار و فروشی چندمیلیون نسخه ای دست یافت و الهام بخش فیلمی برنده ی جایزه ی اسکار نیز شد.

سيسيليا آهرن Cecelia Aher در سن بيست و يک سالگي اولين رمان خود را با عنوان PS, I Love You نوشت که در بيش از چهل کشور منتشر و به فروش رسيد. همچنين فيلمي براساس اين داستان ساخته شد. اين اثر با اينکه نخستين کتاب از اين نويسنده بود، در سال 2004 يکي از پرفروش ترين رمانهاي دنيا و برترين در کشور ايرلند شد و در فهرست آثار پرفروش نشريه U.K.Sunday Times قرار گرفت. اين کتاب، همچنين در سراسر اروپا و آمريکا پرفروش بود و به مدت 52 هفته در فهرست کتابهاي پرفروش (Best Seller) آلمان باقي ماند. او به عنوان بهترين نويسنده نوپاي 2004 و 2005 به خاطر اثر PS, I Love You برنده جايزه British Book Awards گرديد.

 بوواری یکی از شاخص ترین چهره های ادبیات همه ی دوران هاست. سرگذشت پر تبو تاب و سرنوشت رقت انگیز او، با دقت و عمقی که فلوبر ترسیم میکند ، او را از جایگاه یک زن جاه طلب سیری ناپذیر شهرستانی بالا می کشد و به سطح شخصیت های سترگ اساطیر، تراژدی و تاریخ می برد . هنر فلوبر و تاثیر عمیق او بر ادبیات مدرن از همین تلفیق تناقص آمیز ناشی میشود: بیان به شدت واقع گرایانه ،«سرد » و «پزشک» وار از وضعیت های خطیر که تا پیش از اوعادت داشتیم آن ها را در تراژدی ها و منظومه های حماسی بخوانیم... 

اين کتاب اثري ديگر از اسطوره ي رمانهاي عاشقانه، دنيل استيل است. رمان معاصري مسحور کننده که شامهاي سفيد که سالانه در پاريس برگزار ميشوند و ارتباطات 3 زوج که اين شامها برايشان يک رسم ميشود را برايمان به تصوير ميکشد. دنيل استيل، رمان نويس آمريکايي است که رتبه ي چهارم در جدول پرفروشترين نويسندگان تاريخ را به خود اختصاص داده است و تا کنون بيش از 150 عنوان کتاب نوشته است و 800 ميليون نسخه از کتابهايش در سراسر جهان فروش رفته است. کتابهاي استيل در 69 کشور جهان و به 43 زبان مختلف منتشر شده اند و جذابيت فراواني براي طرفداران رمانهاي عاشقانه دارند. 

اگر از خواندن "من پيش از تو" و "دفترچه" لذت برديد، مطمئن باشيد که خواندن "من بدون تو" برايتان جذاب خواهد بود. داستاني درباره اينکه چطور عشق قلب مارا ميشکند... و شفا ميدهد. يکسال پيش عشق زندگي ام را ملاقات کردم. لايلا مکدونالد ، زني زيبا، صاحب نظر، کله شق و بينظير بود. او کسي بود که به من ياد داد چطور دوباره زندگي کنم. لايلاي من که چيزهاي بسياري به من داد، رازي را از من مخفي کرده بود که ميدانست قلبم را ميشکند. اسم من کالم رابرتس است و اين داستان من است.

داستان مردان بدون زن موراکامی به یکی از بزرگترین موضوعات زندگی به نام عشق پرداخته و توانسته با مهارتی خاص،به طور سیال و مفصل حالات انسانی را،از تمام جهات بررسی نماید و به شکل داستانی زیبا آن را به تصویر بکشد.مونراکامی در مورد کتاب مردان بدون زن می گوید:«من در مورد داستان مردان بدون زن سعی کرده ام دنیای مردانی را به تصویر بکشم که مدام در زندگی شان به دلیل انتخاب های نادرست و تصمیم گیری های غلط... هر بار شکسته و ترک دار شده اند. مردان بدون زن،داستان مردانی افسرده و اندوهگین است.مردانی تنها و دردمند،مردانی بدون رنگ.

 قصه این کتاب درباره دختری زیبا و باهوش به‌نام نائومی است که بعد از درخواستِ کمک دخترعموی خودش، وارد داستانی پرالتهاب می‌شود. به نظر می‌رسد شوهر دختر عموی نائومی قصد دارد همسر خودش را به قتل برساند و نائومی قرار است به دخترعموی خودش کمک کند تا از این مهلکه خلاص شود. اما داستان به اینجا ختم نمی‌شود. این شروعِ یک ماجراجویی عمیق است که نائومی آن را پیش می‌برد و خواننده را نیز با خودش همراه می‌کند.